در ابتدای سال نو میلادی، فینال مسابقات بوکس WBA، میان چهره آشنای دنیای بوکس نیکولای والوئف و جمیل مک لین برگزار شد و والوئف موفق شد سومین قهرمانی متوالیاش در این دسته مسابقات را جشن بگیرد.
چهرة عجیب و اندام هرکولوار والوئف، آدم را به یاد حلقه گمشده داروین میاندازد. او اما ورزشکاری تحصیلکرده و انسانی موفق در زندگی اجتماعی است؛ چیزی که در نگاه اول، باورکردنی به نظر نمیرسد.
نیکولای والوئف ساعت 10صبح 21 آگوست 1973 در سنپترزبورگ در یک خانواده از قوم تاتار به دنیا آمد. هنگام تولد، سه کیلو و 200 گرم وزن داشت و 51 سانتی متر قدش بود. از قوم تاتار و هیکلهای آنچنانی آنها شنیدهایم و خواندهایم، اما این غول دنیای بوکس، تجسم واقعی انسانهای اولیه است.
با 214 سانتی متر قد و 150 کیلوگرم وزن، نیکولای، بلندقدترین و سنگینوزنترین قهرمان بوکس دنیا تا به امروز است. آدم با خودش فکر میکند چه کسی حاضر است همسر این غول بیشاخ و دم شود؟ اما نیکولای سالهاست که با گالینا همسرش زندگی میکند و یک پسر 3 ساله دارد.
خودش میگوید: «فرزندم گریش هنگام تولد، از پدرش گندهتر بود. زمان تولد، او سه کیلو و هفتصد گرم وزن داشت و 2 سانتیمتر از پدرش بلندقدتر بود.» نیکولای وقتی جوانتر بود، به دلیل قد بلندش بسکتبال بازی میکرد. اما با ورودش به عرصه بوکس، عنوان اولین بوکسور روس سنگین وزن دنیا را به خود اختصاص داد.
نیکولای را «حیوان وحشی شرق» مینامیدند که یکجوری بازی با کلمات East وBeast است، اما حالا با شهرت افزونترش، رسانهها هم با او مهربانتر شدهاند و نام «هیولای روس» را برای او برگزیدهاند که از حیوان وحشی خیلی بهتر است! والوئف در سال 1993 به عنوان یک بوکسور حرفهای معرفی شد.
اولین مسابقه حرفهای او مقابل جان مورتون آمریکایی بود که با ناک اوت ستاره آمریکایی در راند دوم همراه بود. دقیقا یک سر و گردن از بلندقدترین پسران کودکستانش بلندتر بود. کلاس اول که شد، از معلمش بلند قدتر بود.
پدر و مادرش آدمهای قد بلندی نبودند. مادرش 68/1 سانتیمتر بود و پدرش 2 سانتیمتر بلندتر از او، به نظر میرسید ژن اجدادش بود که به او منتقل شده بود. پدر پدربزرگش برای خودش غولی بود. او 2 متر قد داشت. وقتی بچه بود، ترجیح میداد با دوستانش فوتبال بازی کند و در زمستانها هم هاکی بازی میکرد.
اما برایش بازی کردن با بچهها سخت بود. چون بقیه از او تند و تیزتر بودند. او نمیتوانست با سرعت بقیه هماهنگ شود و معمولا از آنها عقب میافتاد. اما در ماهیگیری استاد بود. تابستانها به همراه پدرش که عاشق ماهیگیری بود، به کنار دریاچه میرفت و از ماهیگیری لذت میبرد. کلاس پنجم بود که به دلیل قد بلندش به بسکتبال روی آورد و وقتی در مسابقات لنینگراد درخشید، به یک چهرة معروف در شهر تبدیل شد.
او به همراه تیم مدرسه فرانزنسکوی در روسیه قهرمان شد. او 6 سالی هم به رشتههای پرتاب چکش و وزنه پرداخت و در این مدت در آکادمی ورزش الکسیف مشغول به تحصیل شد. این آکادمی معتبر و معروف، چهرههای بسیار مشهوری در رشتههای دو میدانی تربیت کرده بود که میتوان به ناتالیا چیژوا، الکساندر باریشنیکوف و بسیاری دیگر اشاره کرد.
اولین نتایج او در مسابقات دومیدانی ناامیدکننده بودند، اما کمکم عملکردش بهتر شد. او خیلی دیر به سمت بوکس رفت؛ وقتی 20 ساله بود. اولین تمریناتش را در بهار 1993 آغاز کرد. برایش خیلی سخت بود که در این سن وارد این رشته شود. همه چیز برایش جدید بود. رقص پا، پریدن، ضربه زدن، سایه زدن، تمرین در رینگ،...
وارد دنیای جدیدی شده بود. اولین یار تمرینیاش اولگ شالائوف خیلی زود مدیر برنامههایش شد. شالائوف در مسابقات زیادی در آلمان شرکت کرده بود. به خاطر استیل خاصاش به او لقب «گاو مبارزهجو» داده بودند.
والوئف اولین قدمهایش در راه بوکس را تحت هدایت او برداشت. اولین مسابقهاش روز 15 اکتبر 1993 در برلین برگزار شد. او باید به دیدار جان مورتون آمریکایی میرفت.
در دومین راند، حریفش را ناک اوت کرد و پیروز شد. پس از چند مبارزه در زادگاهش در مسابقات قهرمانی 1994 روسیه شرکت کرد و مدال نقره را به دست آورد. در همان زمان، مدرک لیسانساش را در رشته ورزش گرفت.
یک سالی را همراه با تیم منتخب روسیه برای شرکت در مسابقات «گودویل» تمرین کرد و همانجا هم بهشدت مورد توجه کمیتة بینالمللی بوکس قرار گرفت. او در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله استرالیا، ژاپن، کرهجنوبی، ایالات متحده، چک، آلمان و اوکراین در مسابقات زیادی شرکت کرد. اما به عقیده خودش مهمترین پیروزیاش را در سرزمین مادریاش کسب کرد.
او در سال 1999 در مسابقات روسیه قهرمان شد و سال بعد عنوان قهرمانی جهان در مسابقات pan – asian را به دست آورد. عنوانی که پنج بار دیگر آن را تکرار کرد.
نیکولای از سال 2000 به بعد، تحت هدایت مربی سرشناس ارمنی، مانوئل گابریلیان به تمرین و مسابقه پرداخت. هیولای روس در سال 2004 جایزه بسیار مهم و معتبر قهرمانی جهان WBAرا به خود اختصاص داد.
او یکی دو سال گذشته را بیشتر در آلمان و مخصوصا در برلین سپری کرده و حتی یک وبسایت رسمی به زبان آلمانی دارد. در سال 2004، او قراردادی با ویلفرد ماورلند چهرة مشهور تبلیغات آلمان امضاء کرد. دلیل حضور وقت و بیوقت او در سرزمین ژرمنها، این قرارداد پر منفعت تجاری بوده است.
او وقت آزادش را به گشت و گذار در برلین و سرزدن به سوراخسمبههای پایتخت آلمان میگذراند و یاد گرفتن زبان آلمانی را شروع کرده. آدم با خودش فکر میکند که غولی مثل نیکولای به یاد گرفتن زبان این قدر اهمیت میدهد، اما ستارة فوتبال ما در آلمان به دلیل یاد نگرفتن زبان در حال دیپورت شدن است!
17 دسامبر 2005، والوئف در فینال مسابقات سنگین وزن WBA، به دیدار جان روئیز چهره سرشناس بوکس حرفهای رفت و پس از 12 راند موفق شد او را شکست دهد.
او پیش از دیدار با روئیز، لری دانلد را نیز با اختلاف امتیاز بالایی شکست داده بود. البته در جریان دیدار فینال، در پی حمله نیکولای، دست راست روئیز مصدوم شد و در پایان، دو قاضی نتایج امتیازات را 113- 116 و 114- 116 به نفع والوئف اعلام کردند، اما قاضی سوم، نتیجه را 114- 114 اعلام کرد.
با این حال، همان دو رأی اولیه برای قهرمانی والوئف کافی بود. اما شنبه 3 ژوئن 2006، والوئف برای دفاع از عنوان قهرمانیاش در مسابقات سنگین وزن به دیدار اوون بک رفت که رکورد 25 پیروزی، 3 شکست و 18 ناک اوت را در کارنامه داشت.
در سوی دیگر ماجرا، هیولای روس، با 44 پیروزی متوالی و بدون شکست، کفة سنگین ترازو را در اختیار داشت. در این میان، 33 مسابقه با ناک اوت حریفان به پایان رسیده بود که آمار شگفتانگیزی را به نام نیکولای والوئف ثبت کرده بود. در این مسابقه، همانطور که انتظار میرفت، والوئف برنده مسابقه شد.
اما هیچکس انتظار نداشت او در پایان راند سوم، حریف قدرتمندش را ناک اوت کند و تماشاگران سالن بوکس هانوفر، باورشان نمیشد به همین زودی هیولای آشنای بوکس، حریفش را از پیشرو بردارد. آنها آمده بودند تا راندهای متوالی را ببینند و از لت و پار شدن یکی از دو طرف لذت ببرند!
اما نیکولای رؤیاهای آنها را بر باد داد. «بک» اما در مقابل والوئف مثل یک بچه کوچک در مقابل یک مرد بزرگسال بود. به همین دلیل رسانهها و هواداران بوکس بهشدت از اتحادیه بوکس حرفهای برای این انتخاب انتقاد کردند. 7 اکتبر 2006 روز دیدار نیکولای با مونت بارت بود که با ناکاوت بارت در راند یازدهم همراه بود.
به این ترتیب، چهل و پنجمین مسابقه بدون شکست والوئف رقم خورد. بارت در راند هشتم هم ناک داون شد، اما مربیانش از او خواستند که برخیزد و به مبارزه ادامه دهد. اما در ناک داون دوم در راند یازدهم، مربی او جاسم علی بشیر ناگهان به وسط رینگ پرید و از داور خواست پایان مسابقه را اعلام کند. بارت حدود یک سالی از میادین دور بود و البته در آخرین دیدارش در مقابل هاشم رحمان با شکست مواجه شد.
سایز ویژه و تواناییهای عجیب او هنوز میتواند تضمینی برای بالا بردن رکورد دسترسیناپذیرش باشد و بسیاری از کارشناسان و نویسندگان بوکس معتقدند او تا سالها بعد هم میتواند در سطح اول مبارزه کند. او الان 33 ساله است و در رتبهبندی IBO در جایگاه دوم قرار دارد، جایی بالاتر از لامون بروستر، هاشم رحمان، کرک جانسون و جیمز تونی. او در رتبهبندی وب سایت Boxrec.com هم در رده سوم قرار دارد.
البته تاکنون با آندریاس سیدون مسابقهای نداده است. 46 مسابقه بدون شکست، رکورد بینظیری است که هیولای روس در اختیار دارد و قصد ندارد از دستش بدهد.
بوکس حرفهای سه کمیته مختلف برای برگزاری مسابقاتش دارد. WBA که قهرمان فعلیاش نیکولای والوئف است، WBO که سرگئی لیاخوویچ درصدرش قرار دارد و WBC که اولگ ماسکائف را در قلهاش میبیند.
دان کینگ یکی از معتبرترین و معروفترین برگزارکنندگان مسابقات بوکس حرفهای است، اما قصد دارد کمربند قهرمانی سنگین وزن را یکی کند: «مردم باید بدانند کدام یکی قهرمان واقعی است و میتواند از پس بقیه بربیاید؟»
سؤالی برای هر طرفدار بوکس، ممکن است پیش بیاید این است که قهرمان واقعی کدام است؟ والوئف در WBA بدون شکست است و آمار ناکاوتش هم بینظیر است.
اما تا رقابتی نباشد که این قهرمانان با هم روبهرو شوند، شاید خیلی از ابهامات باقی بماند. هر کدام از قهرمانان، نقطة قوتی دارد و نقاط ضعفی که در برخوردهای رو در رو عیان میشوند. فاصله بین قهرمانان سه رقابت، بسیار کمتر از فاصلة میان نفرات اول و دوم هر کدام از WBهاست و بدون شک اگر این ایده کینگ عملی شود، هواداران بوکس، فضای بسیار جدید و رقابتیتری را شاهد خواهند بود.
نابودی در راند سوم
همین چند روز پیش بود که والوئف به دیدار جمیل مک لین رفت. روز 20 ژانویه 2007، روز مسابقه فینال سال 2007 بود. مک لین با رکورد 38 پیروزی، 3 شکست و 23 ناک اوت، موقعیت مناسبی در دنیای بوکس در اختیار داشت و حالا آمده بود تا رقیب شکستناپذیرش را از پیشرو بردارد.
سالن سنت یاکوپ هال شهر باسل سوئیس، میزبان این دو چهرة سرشناس بود. همانطور که انتظار میرفت، والوئف برنده دیدار شد و باز هم قهرمانیاش را تکرار کرد. اما نکته اینجا بود که مک لین در راند سوم از ناحیه زانو مصدوم شد و ناگهان به زمین افتاد.
نیکولای والوئف قهرمان سنگین وزن بوکس جهان از منظر سازمان WBA با پیروزی مقابل جمیل مک لین آمریکایی به خوبی از عنوانش دفاع کرد. مک لین 36 ساله در آخرین لحظات راند سوم در حالی که پس از دریافت یک ضربة راست محکم نقش زمین شده بود، از ناحیه زانو آسیب دید.
دکترها پس از حضور در رینگ اعلام کردند کشکک زانوی این بوکسور ترک برداشته و او به دلایل پزشکی، قادر به ادامه مسابقه نیست. آنطور که بعدا عنوان شد، گویا تاندونهای پای مک لین نیز پاره شده است.
این مسابقه سنگینترین رقابت تاریخ بوکس جهان بود و دو بوکسور روی هم 268 کیلو وزن داشتند. در این مبارزه والوئف از همان ابتدا کنترل مبارزه را در دست گرفت و حریفش را مجبور میکرد در حالی که روی طنابهای رینگ افتاده به کار ادامه دهد.
خاتمة سریع این مبارزه با اعتراض تماشاچیان که در بازل سوئیس بودند روبهرو شد و 9 هزار هوادار حاضر در سالن، شروع به سوت کشیدن کردند. والوئف روسی گفت: «متأسفانه مبارزه بسیار ناامیدکننده تمام شد و میدانم که اکثر تماشاگران دوست داشتند کار کمی بیشتر طول بکشد. از همین حالا خودم را برای مبارزة بعدی آماده میکنم و میخواهم هر چه زودتر بار دیگر از عنوانم دفاع کنم.»
از سوی دیگر، این سومین باری بود که مک لین برای قهرمانی جهان خیز برداشت و ناکام شد. او پیش از این در سال 2002 مقابل کلیچکو (برای قهرمانی WBO) و در سال 2004 مقابل کریس برد (برای قهرمانی IBF) ناکام شده بود.
مک لین گفت: «امشب شانس خیلی بزرگی داشتم و میتوانستم او شکست دهم. در لحظاتی که در رینگ بودم به خوبی توانستم او را مهار کنم. اما اکنون خیلی ناامید هستم و تا آخر زندگیام خاطرة تلخ این شب را فراموش نخواهم کرد.»
دان کینگ ترتیبدهنده بسیار معروف مسابقات بوکس و کارگزار والوئف نیز پس از مسابقه گفت: «شب بزرگی بود چون نیکولای چنان محکم ضربه زد که مک لین کشکک زانویش شکست. نیکولای میتواند تمام سنگین وزنهای دنیا را شکست دهد.
چرا که او بوکسوری است که با مشت میتواند زانوی حریف را داغان کند. او مشتهای قدرتمندی دارد، قویتر از آنکه چشم انسان بتواند ببیند.»